Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-01@22:45:02 GMT

خرده جنایت‌های بلاگری

تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۳۵۸۷۶

خرده جنایت‌های بلاگری

به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از تیر ماه۱۴۰۰ و با شکایت خانواده‌ای در پلیس آگاهی تهران آغاز شد. آنها در شکایت خود گفتند؛ پسرمان در حوزه فروش لباس کودک بلاگر معروفی است. او از فروردین امسال ناپدید شده و محیا همسرش نیز ادعا کرده او برای کار به امارات رفته است. در این مدت چندبار با او در تلگرام صحبت کردیم اما هربار که تماس می‌گیریم جواب نمی‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند روز قبل نوه‌ام درباره اختلاف شدید مادر‌و‌پدرش صحبت کرد و این باعث شد به ماجرا مشکوک شویم. 

پس از این شکایت تیمی از ماموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را آغاز کرده و متوجه شدند محیا و بابک از بلاگرهای فضای مجازی هستند و دنبال‌کنندگان زیادی در اینستاگرام دارند. در ادامه به محل زندگی این زوج رفته که مدیر ساختمان سرنخ کشف راز این جنایت را به ماموران داد. او در تحقیقات گفت: در تعطیلات نوروز یک شب محیا و مرد غریبه‌ای را دیدم که بابک را روی ویلچر گذاشته و به پارکینگ بردند. محیا مدعی بود شوهرش مشروب خورده و به همین دلیل حالش بد شده است. بعد از آن شب دیگر بابک را ندیدم و همسرش گفت برای کار به امارات رفته است. 

ماموران پلیس در ادامه مرد غریبه‌ای که آن شب همراه محیا بود را شناسایی کردند. مرد جوان به نام مهرداد با محیا تماس تلفنی داشت که آنها با دستور قضایی دستگیر شدند . در ادامه مهرداد قتل را گردن گرفت و گفت: ابتدا می‌خواستیم بابک را آرایش کرده و از او فیلم و عکس بگیریم تا ابزاری برای تهدید او باشد. او همسر و دخترش را اذیت می‌کرد و محیا می‌خواست کاری کند او از بد رفتاری دست بردارد. محیا هم گفت: مهرداد ابتدا با هویت یک زن به من پیام داد و وقتی قرار گذاشتیم فهمیدم مرد است. من در این مدت درباره بدرفتاری شوهرم با او درددل کرده بودم اما نقشه‌ای برای قتل شوهرم نداشتم. با تکمیل تحقیقات، این پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان در شعبه پنجم پای میز محاکمه قرار گرفتند.در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان از طرف دختر هفت ساله مقتول، درخواست دیه را مطرح کرد. سپس مادر بابک در جایگاه ایستاد و گفت: عروسم به ما گفته بود، پسرم در تصادف رانندگی یک نفر را کشته و مجبور شده به امارات فرار کند. او پنج ماه با ما بازی کرد و در نهایت با حرف‌های نوه‌ام به او مشکوک شدیم و راز قتل فاش شد. بیش از دو سال از این جنایت می‌گذرد اما هیچ اثری از پیکر پسرم پیدا نشده است. من قصاص می‌خواهم و حاضر به بخشش نیستم. 

در ادامه دختر هفت ساله مقتول که شاهد این جنایت بود در تشریح ماجرا گفت: همراه مهرداد و مادرم به پارک رفته بودیم. وقتی به خانه آمدیم، پدرم در خواب بود و مادرم و مهرداد دهان او را با چسب بستند. بعد مادرم، با دست پدرم را خفه کرد. بعد پدرم را روی ویلچر گذاشته و به بیابان رفتیم و آنجا آتش روشن کردیم. مادرم تهدید کرد دراین باره نباید با کسی حرفی بزنم.

رئیس دادگاه با تفهیم اتهام قتل عمدی و جنایت بر میت به مهرداد از او خواست از خود دفاع کند که مرد جوان با انکار اتهامش گفت: مدل بودم و با بابک و همسرش آشنا شدم. محیا با من درددل می‌کرد و می‌گفت شوهرش او و بچه‌شان را کتک می‌زند. می‌خواست او را ادب کند. شوهرش را با قرص بیهوش کرد و من به خانه‌شان رفتم. لباس زنانه تن او کرده و آرایشش کردیم. از او عکس گرفتیم تا اگر دوباره محیا و دخترشان را کتک زد، عکس‌ها را در اینستاگرام منتشر کنیم. بابک ناگهان بیدار شد که محیا او را با ضربه چاقو کشت. پیش از این به خاطر محیا قتل را گردن گرفتم و حالا می‌خواهم واقعیت را بگویم.

رئیس دادگاه: جسد را چطور از خانه منتقل کردید؟
مهرداد: پسر‌خاله‌ام معلول است. به خانه خاله‌ام رفتم و ویلچر او را قرض گرفتم و به خانه محیا آمدم و جسد را با آن به ماشین انتقال دادیم. جسد را به حاشیه تهران برده و محیا با بنزین سوزاند و بقایای جسد را داخل رودخانه ریخت.

محیا رو‌به‌روی قضات ایستاد و با رد صحبت‌های مهرداد گفت: من به شوهرم قرص دادم تا بتوانیم از او فیلم و عکس با لباس و آرایش زنانه بگیریم. شوهرم ناگهان بیدار شد و مهرداد با چاقو او را کشت. در قتل و سوزاندن جسد شوهرم نقشی نداشتم و وقتی به بیابان رفتیم من پیش دخترم نشستم.

پس از دفاعیات این زن، وکیل اولیای‌دم بیان کرد: شواهد زیادی علیه محیا وجود دارد که نشان می‌دهد در قتل شوهرش نقش داشته و درخواست دارم اتهامش از معاونت به مشارکت تغییر کند. قضات دادگاه در ادامه وارد شور شده و ادامه رسیدگی به این پرونده را به جلسه بعد موکول کردند.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: بلاگری دادگاه پلیس آگاهی جنایت بلاگر قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۵۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله به نون‌خ و آقاخانی: برای اینستاگرام سریال ساخته بودید؟

فصل پنجم سریال «نون خ» نشان داد دنباله‌سازی سریال‌های تلویزیونی دیگر رونق گذشته را ندارد، نمونه‌اش سری جدید «نون خ»! به همین بهانه روزنامه فرهیختگان در یادداشتی به نقد سریال سعید آقاخانی پرداخته است و این مجموعه تلویزیونی را ناموفق خواند.

در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: 

* نون خ در فصل پنجم خود وامدار دو چیز است. یکی خاطرات خوش طرفدارانش از فصل‌های قبلی، مثل قصه عشق سلمان و شیرین و امتیاز دیگرش کاراکتر‌هایی هستند که لحن و قواره شان برای گفتن یک داستان جذاب تثبیت شده است. این امتیاز‌های ویژه برای یک سریال، اگرچه مزیت است، اما از طرف دیگر انتظارات را هم بیشتر می‌کرد. این انتظار به حقی از طرفداران این سریال بود که اگر سازندگان نون خ، ایده قابل توجه و پیش‌برنده‌ای نسبت به قبل ندارند، بهتر که اصلا سراغ قصه‌بافی و بیهوده‌گویی نروند.

* اما یکی از اشکالاتی که سریال نون خ در پنجمین گامش داشت، به همین نقطه برمی‌گشت. ایده اولیه اگرچه سروشکلی گرفته بود تا در چهارچوب اهداف سازمانی صداوسیما قرار بگیرد، اما آنچنان که باید نمی‌توانست مخاطب را با خودش همراه کند. ایده‌ای که برای یک سریال ۲۵ قسمتی، موتور محرک پیش‌برنده‌ای نبود و برای همین نمی‌توانست قوای واحدی برای انسجام‌بخشی به کاراکتر‌ها و خرده‌روایت‌ها شکل دهد.

* کارگردانی سکانس‌های جاده‌ای و داخل مینی‌بوس کار ساده‌ای نیست و نویسنده و کارگردان سریال با گنجاندن و خلق لحظات کمیک تلاش کردند تا این بخش‌ها خسته‌کننده و کسالت‌بار نشود، برای این کار ترفند‌هایی هم به کار بردند، اما تکرار بیش از حدشان به خصوص در ۵ قسمت اول، ملال‌آور شده بود تا جایی که حس می‌شد آدم‌ها و شوخی‌ها درون هر قصه کش آمده است. با این حال فصل پنجم نون خ خرده اتفاقات و سکانس وایرالی برای فضای مجازی کم نداشت؛ سکانس‌هایی که اگر از دل قصه حذف می‌شدند به کلیت اثر آسیبی نمی‌زد.

tags # نون خ سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • هفته بیست و پنجم لیگ برتر| تراکتور استقلال با تساوی به رختکن رفتند
  • کشف و ضبط ۱ کیلوگرم مواد مخدر صنعتی و سنتی در خرم‌آباد/ ۴ نفر دستگیر شدند
  • حمله به نون‌خ و آقاخانی: برای اینستاگرام سریال ساخته بودید؟
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • از معلم‌بلاگری تا عجیب‌ترین هدیه‌ برای روز معلم!
  • جرم معلم بلاگرها چیست؟ + فیلم
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • ادامه حمایت دانشگاهیان سمنان از دانشجویان آمریکایی حامی غزه
  • اقتصاد ژاپن دست پُر آمد
  • مهرداد با وزنه سنگین آماده بازی با تراکتور (عکس)